تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« در هر مرتبه هستید،تقوا داشته باشید.آگاه باشید که فقر نوعی بلا است و سخت تر از تنگ دستی بیماری تن و سخت تر از بیماری تن بیماری قلب است . آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است.
(نهج البلاغه؛حکمت 388)»

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۳۸ مطلب با موضوع «مهدویت و آخرالزمان» ثبت شده است

مُهر مِهر: از امام زمان (عج) به شیخ مفید (2)

چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۴۴ ب.ظ

 نامه  ای به برادر با ایمان و دوست رشید ما، ابوعبدالله محمّد بن محمّد بن نعمان -شیخ مفید- که خداوند عزت وی را مستدام بدارد.

 سلام خداند بر تو ای کسی که در دوستی ما به زیور اخلاص آراسته ای و در اعتقاد و ایمان به ما دارای امتیاز مخصوصی هستی. ما  در مورد نعمت وجود تو خداوند یکتا را سپاسگزاریم.

 

 و از پیشگاه مقدّس خداوندی استدعا می کنیم که بر سیّد و مولای ما حضرت محمد بن عبدالله(ص) و خاندان او درود و صلوات  پیاپی و بی نهایت خویش را نازل فرماید.

 از آنجا که در راه یاری حق و بیان سخنان و نصایح ما صادقانه کوشیدی، خداوند این افتخار را به شما ارزانی داشته و به ما اجازه  فرموده است که با شما مکاتبه کنیم.

 شما مکلّف هستید که اوامر و دستورات ما را به دوستان ما برسانی. خداوند عزت و توفیق اطاعتش را به آنان مرحمت فرماید و  مهمّات آنان را کفایت کرده، در پناه لطف خویش محفوظشان دارد. 

هرگز حضور حاضر غایب شنیده ای؟

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ب.ظ

 

راستش را بخواهی تو هر چه در جهان معجزه دیده ای،

کم دیده ای!

تو موسی (ع) کلیم خدا را با نیل تراشی و دستان درخشان می شناسی و او نور بخش دستان تاریک و بستر خروش نیل هاست.

تو عقلت باور نمی کند زنده کردن مردگان را به دست روح خدا عیسی (ع)، و او هر روز می میراند و حیات می بخشد.

 

بی جهت نیست که این روزها را فقط نور او روشنی بخش است.

راستش را بخواهی هر چه تو غم داشته باشی،

او بیش از تو غم دارد.

تو فاطمیه می گیری و او کنار چوب های سوخته، ناله های مادر را به تماشا می نشیند.

تو محرم ها دست آه بر سینه ی حسرت می کوبی و او خون خدا را در خون غلتیده می بیند.

تو یک غصه می بینی و تا صبح چشم بر هم نمی گذاری. او هزاران ماتم نشنیده را می بیند و دم بر نمی آورد.

بی جهت نیست که از هر طرف می روی حرف صبر ایوبی اوست...

شوق دیدار آخرین امام

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۲۶ ب.ظ

 

 امیرالمؤمنین (ع) زمانی که از حضرت مهدی (ارواحنا له الفداء) سخن می گفتند، چنان شوقی برای دیدار آن حضرت داشتند که به سینه ی خود اشاره کردند و گفتند: آه!‍

هر چه مفسر بود تعبیرش آن بود که این آتش شوق، سینه ی امیر را می سوزاند!

اکنون! ما به عنوان شیعیان امیرالمؤمنین (ع) چگونه می شود در شور دیدار نباشیم؟

 

این آرزو تا جایی پیش رفته است که «آرزوی دیدار» از وظایف یک منتظر واقعی به شمار رفته است. البته به نظر می رسد لازم به ذکر نبود! چرا که کدام منتظری است که از دیدار محبوبش بگریزد؟ چیزی که در این بیان قابل ذکر است آن است که هر چند آرزوی دیدار در همه ی منتظران واقعی وجود دارد، اما اصرار بر دیدار آن حضرت و محور قرار دادن این آرزو، در نزد ائمه ی معصومین (ع) پذیرفته نیست.

 برای اثبات این نظر در مکیال المکارم احادیثی نقل شده است:

احمد بن ابراهیم از شیعیان امام حسن عسکری (ع) نقل می کند که: به محمد بن عثمان (نایب دوم) از اشتیاقم به حضرت صاحب الزمان (عج) گفتم. فرمود:

تشرفات: دیدی و نشناختی...

يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۳۸ ق.ظ

 شب سفره ی سیاهی گسترده بود. خبری از چشمک ستاره ها نبود. آسمان صاف و بی ابر بود. سید مهدی قزوینی  از ابتدای ماه رمضان  در کربلا مانده بود. روزهای آخر بود. میانه های شب بود و جمعیت زیادی در حرم نبود. سید مهدی نشسته بود کنار حرم امام حسین  (ع) و گاهی به آسمان نگاه می کرد.

 مردی کنارش نشست و  شروع به خواندن زیارت نامه کرد. سید مهدی دل سپرد به زیارت و با او دم گرفت. دعا که تمام شد مرد  پرسید:   آقا! خبر دارید فردا عید است یا نه؟

 سید مهدی نگاهی به آسمان کرد. نور گنبد به چشمش می افتاد. دستش را حائل بر چشمانش کرد و باز نگاه کرد. نه! ماهی نبود!

 - نمی دانم!

 - آخر نمی دانم امشب باید زیارت و اعمال عید فطر را انجام بدهم یا نه! همین امشب را کربلا هستم. فردا راه ام.

 - بگذار نگاه دیگری بیندازم...

 سید مهدی از جا برخاست و سراسر آسمان را از دم چشم گذراند.

آنان مثل مشعل های هدایت هستند...

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۲ ب.ظ

"والاترین مردم از نظر یقین، قومی هستند در آخرالزمان، که پیامبر را درک نکرده اند و حجت خدا از آن ها مخفی شده، آن ها به مرکّب سیاهی روی کاغذ سفید ایمان آورده اند(1)."

"در آن ایام قلب مومن در درون خود آب می شود، چنانکه در آب ذوب می شود، زیرا منکرات را می بیند و قدرت جلوگیری و تغییر آن را ندارد. مومن در میان آن ها با ترس و لرز راه می رود، که اگر حرف بزند، او را می خورند و اگر ساکت شود، غصه مرگ می شود(2)."

در این شرایط، مومن بیکار نمی نشیند، بلکه به وظایف یک منتظر واقعی عمل می کند، صبر پیشه می کند و برای فرج حضرت موعود دعا می کند، تمام تلاش خود را برای شناخت امام زمان خود می کند، از گناه و خطا دوری می کند...

اینها از وظایف منتظران است. اما جایگاه منتظران واقعی نزد رسول خدا بسیار والاست، به صورتی که شاید رسیدن به این جایگاه برای هم عصران حضرت محمد صلوات الله علیه دور از دسترس بوده است.

بازنشر/ تمنای ظهور...

چهارشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۴۲ ب.ظ

فایل سخنرانی با کیفیت بالا 96 Kbps جایگزین شد؛ حجم 38 مگابایت

برای دانلود پادکست صوتی اینجا کلیک بفرمایید...

                                          

تشرفات: پای درس امام(ع)

چهارشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۵۸ ب.ظ

این بار هم سید جوان مانند دفعات قبل بعد از زیارت عتبات در سامرا، راهی زیارت حضرت سید محمد(ع)، فرزند امام هادی(ع) شد. اما این سفر با سفرهای قبل فرق می کرد، این دفعه سید در گرم ترین شب سال  راهی زیارت شده بود.

او دیگر طاقتش طاق شده بود. تندبادی که انگار از روی دریایی از آتش بلند شده باشد، محکم به صورتش می خورد و انگار که شدت گرما می خواست پوست صورت سید را قلفتی بکند.

 شدت گردباد از یک طرف و تشنگی و گرسنگی از طرف دیگر رمقی برای سید شهاب الدین باقی نگذاشته بود و دیگر زانونش یارای ایستادن نداشت.

سید جوان حالا روی زمین افتاده بود و در حالی که شن های داغ پوست او را غرق در تاول می کرد، بی رمق ذکر اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمد رسول الله را می گفت که از حال رفت.

***

چند ساعتی گذشته بود که پژواک صدایی آرام و دلنشین در گوش سید شهاب الدین پیچید، انگار کسی می گفت: سید، سید، سید!؛ او صدا را می شنید اما نای جواب دادن نداشت که یکدفعه وقتی دهانه ی کوزه ای سفالی، همراه با رطوبت آبی خنک را بر لبانش حس کرد، تکانی خورد و چشمانش را تا نیمه باز کرد. سید شهاب الدین فهمید که سرش روی پای مردی عرب است و دارد آب می نوشد.

هوا آرام گرفته بود، سید باورش نمی شد که هنوز جان در بدن دارد، آرام بلند شد تا از مرد تشکر کند که قبل از اینکه لب به سخن با کند مرد با مهربانی تمام گفت: گرسنه ات نیست؟

بصیرت در فتنه های آخرالزمان...

چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۰۰ ب.ظ

 سخنرانی استاد علی اکبر رائفی پور با موضوع بصیرت در فتنه های آخرالزمان

در خمینی شهر(۷دی۹۲)

دانلود تصویری با لینک مستقیم و حجم ۴۰۰ مگابایت

دانلود صوت با لینک مستقیم و حجم ۳۵ مگابایت

«حتما این سخنرانی بسیار مهم را ببینید و منتشر کنید...»


آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری

جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۲۶ ب.ظ

حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) تجلی قدرت خداوند است و این اراده وخواست خداست که به این بنده صالحش چنان قدرتی بدهد که تاکنون به هیچ یک از بندگانش نداده است.

چه زیباست بدانیم او که می آید، چه می پوشد، در دستش چیست و با خود چه می آورد؟ براساس روایات موجود، هنگام ظهور، فرشتگان غرق شادی وسرورند. فرشته ای بالای سر  حضرت مهدی(ع) قرار می گیرد و فریاد می زند:ای مردم! این حضرت مهدی(ع) است، از او پیروی کنید.

تن پوش حضرت مهدی(ع)

پیراهن خون آلود پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) در جنگ احد را بر تن خود دارند. پیراهنی که قطرات خون مقدس حضرت(ص) بر آن ریخته شده است. امام صادق(علیه السلام) به یعقوب بن شعیب می فرمایند:"آیا نمی خواهی پیراهن قائم آل محمد(ص) را که در روز ظهور به تن می کند؛ به تو نشان دهم؟" عرض کرد: آری. امام صادق(ع) صندوقی را طلبیدند، پیراهنی از آن بیرون آورند و در مقابل یعقوب باز کردند. یعقوب می گوید: ناگاه چشمم به آستین چپ پیراهن افتاد که آغشته به خون بود. حضرت فرموند: "این پیراهن رسول الله است. روزی که دندانهای پیشین حضرت را شکستند، این پیراهن راپوشیده بود و قائم در همین پیراهن قیام می کند." آقایمان عمامه ی سفید جدش پیامبر بزرگوار اسلام(ص) را بر سر مبارکشان می گذارند.

با کشتی نوح تا کشتی حسین(ع)

جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۱۱ ب.ظ

بیست و نهمین همایش روایت عهد با سخنرانی استاد علی اکبر رائفی پور

دانلود صوت با کیفیت متوسط

دانلود صوت با کیفیت بالا


در بیست و نهمین همایش روایت عهد با موضوع « با کشتی نوح تا کشتی حسین(ع) » شباهت ها و رابطه بین قوم نوح(ع) با مردم آخرالزمان مورد بررسی قرار گرفت.

 در این جلسه که به گفته استاد رائفی پور ،یکی از نقاط عطف سخنرانی های ایشان در این سالها به حساب می آید،سعی بر این شد که راه رسیدن به زمین و زمان موعود ،سوار بر کشتی امام حسین (ع) و با عبرت گرفت از سرنوشت قوم نوح مشخص شود.

 استاد با استناد به آیات قرآن کریم و تفاسیر معتبر از این کتاب مقدس،شاخصه های قوم نوح (ع) و شباهت های آنان با جامعه ای که در آخرالزمان تشکیل خواهد شد را مورد بررسی قرار دادند.

تشرفات: روضه ی امام زمان

سه شنبه, ۵ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۴۴ ب.ظ

طلبه ی جوان با صدای سوزناکش در تمام طول راه، روضه می خواند. اربعین بود و زائران امام حسین(ع) از دور و نزدیک راهی حرم شده بودند. مقدس اردبیلی و طلبه هایش هم برای زیارت به کربلا آمده بودند. بر در حرم که رسیدند، استاد رو به طلبه ها کرد و  گفت: بیایید داخل نرویم تا زائرانی که از راه دور آمده اند بتوانند، زیارت کنند، ما همین جا عزاداری می کنیم. استاد سری چرخاند تا طلبه ی روضه خوان را پیدا کند تا برایشان زیارت اربعین و روضه بخواند، اما جوان در آن سیل جمعیت از آنها فاصله گرفته بود و پیدایش نکردند.

در همین لحظه، مردی عرب، راه را شکافت و از میان جمعیت خود را به مقدس اردبیلی رساند و گفت: ملا احمد مقدس اردبیلی می خواهی چه کنی؟

مقدس جواب داد: می خواهم زیارت اربعین بخوانم.

مرد گفت: بلندتر بخوان من هم گوش کنم .

کاری نکرده ایم ما...

يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۲، ۰۲:۵۲ ب.ظ