تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« در هر مرتبه هستید،تقوا داشته باشید.آگاه باشید که فقر نوعی بلا است و سخت تر از تنگ دستی بیماری تن و سخت تر از بیماری تن بیماری قلب است . آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است.
(نهج البلاغه؛حکمت 388)»

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قربانیان خواهر خود را قبول کن» ثبت شده است

بر مدار عشق: کفن پوشان زینب

دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۴۲ ب.ظ

زمانی که کاروان کربلا، از مدینه حرکت کرد و در مکه فرود آمد،  عبدالله جعفر و  فرزندانش همراه این کاروان نبودند. چون حضرت مسلم بن عقیل (ع) با نامه حضرت حسین (ع) ماموریت کوفه یافت، ابتدا به مدینه آمد و در این موقع بود که عبدالله ابن جعفر فهمید که حضرت حسین (ع) برای سفر به عراق مصمم است. بر این اساس، با توجه به شناختی که از بنی  امیّه داشت، نامه ای خطاب به آن حضرت نوشت و آن نامه را به همراه فرزندانش   عون و محمد   به مکه فرستاد. او در نامه نوشته بود:

” در رفتن به عراق عجله مکن، از آن می­ترسم که  اگر توکشته شوی، نور زمین خاموش شود. تو روح هدایت و امید و امیر مومنان هستی“

پاسخ روشن بود و حضرت اباعبدالله (ع) در این طریق مصمم. پس برای آن که عبدالله را از اصرار خود، مبنی بر ممانعت از سفر باز دارد، او را از رویای صادقه خویش، با خبر فرمود :

«انّی قد رأیت جدّی رسول الله (ص) فی منامی فأخبرنی باَمرٍ،  انا ماضٍّ له»

همانا من جدّم رسول­ الله را در خواب دیدم که مرا  به این امر آگاه کرد که من به انجام آن اصرار دارم.

در این موقع بود که عبدالله جعفر، به پسران خود وصیت کرد تا همراه آن حضرت بروند و در رکاب او بجنگند. آنها پس از حرکت امام حسین از مدینه ، در پی کاروان راه افتادند و در منزگاه ذات عرق خدمت امام رسیدند .