تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« در هر مرتبه هستید،تقوا داشته باشید.آگاه باشید که فقر نوعی بلا است و سخت تر از تنگ دستی بیماری تن و سخت تر از بیماری تن بیماری قلب است . آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است.
(نهج البلاغه؛حکمت 388)»

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

ناشناسی در دل شب...

سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۴۸ ب.ظ

معصوم ششم، حضرت امام زین العابدین علیه ‏السلام در کلیه صفات بارز انسانیت و اخلاق و فضیلت به حد کمال بود. آن حضرت نسبت به اهل زمان، افضل و اعلم و افقه و اورع و اعبد و اکرم و احلم و اصبر و افصح و در راه صدقه و انفاق و مهربانی و عطوفت نسبت به فقراء و مساکین و خیرخواهی، از نیکوترین افراد بود، و در مکارم اخلاق هیچ کس به پایه‏ وی نمی‏ رسید.

از صفات بارز امام سجاد علیه ‏السلام این بود که هر کس نسبت به وی رفتار سویی نشان می‏ داد، برعکس با وی به نیکی و احسان رفتار می‏ کرد. هشام بن اسماعیل به هنگامی که والی مدینه بود آن حضرت را به شدت مورد رنج و آزار قرار داد. اما به وقتی که از امارت معزول گردید، ولید دستور داد، وی را بر در خانه‏ مروان قرار دهند و چنانچه حق کسی را پایمال کرده از وی بازخواست کنند و بدین ترتیب مردم وی را مورد سرزنش و دشنام قرار دادند. اما همین که امام سجاد علیه ‏السلام وی را بدین حال مشاهده کرد بر او سلام کرد و به نزدیکان خود دستور داد، هرگز معترض او نگردند و به آزارش نپردازند.

عجیب اینکه پسر عموی آن حضرت که اغلب به آزار وی می‏ پرداخت، امام شبها به خانه وی مراجعه می ‏کرد و بی آنکه خود را معرفی کند مبالغ بسیاری پول به وی اعطا می‏ فرمود، و او بی ‏آنکه از این امر اطلاعی داشته باشد در حالی که به بدگویی امام می‏ پرداخت، می ‏گفت: امّا علی بن الحسین هرگز یادی از من نمی‏ کند. آن حضرت همچنان این کلمات را می‏شنید و با صبر و شکیبایی تحمل می‏ کرد و هرگز سخنی بر زبان نمی ‏آورد، تا آنگاه که چشم از جهان فروبست و دیگر کسی به کمک وی نشتافت دانست کسی که هر شب به خانه‏ وی می ‏رفت و یاریش می ‏کرد همان علی بن الحسین علیهما‏السلام بوده است.

انسان 250 ساله: قهرمان اهل بیت

سه شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۳ ب.ظ

آن چهره‌ى مظلوم بى صداى سر به زیرِ منفعلى که از امام سجاد درست کردند به کلى برخلاف واقع است؛ چهره‌ى حقیقى امام سجاد علیه‌الصّلاةوالسّلام چهره‌ى یک مبارز قهرمان خستگى‌ناپذیر آشتى‌ناپذیر پیگیرى است، که با تدبیر تمام، با دقت کامل راهها را مى‌شناسد و انتخاب مى‌کند و به سمت هدفها این راهها را مى‌پیماید، خودش خسته نمى‌شود و دشمن را خسته مى‌کند؛ و نتیجه هم این شد که بالأخره دشمن خسته‌ى شکست خورده - یعنى دستگاه اموى - وقتى هیچ کار دیگر نتوانست بکند، متشبث شد به مسموم کردن امام سجاد، و آن حضرت را مسموم کرد و این امام بزرگوار و عزیز بعد از یک عمر پربرکت پرمبارزه‌ى پرتلاش مقدس سر تا پا نورانى جوار پروردگار را زیارت کرد و به عالم قدس و رضوان الهى پرواز کرد. این خلاصه‌ى زندگى امام سجاد است.

برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک بفرمایید...

تشرفات: روضه ی امام زمان

سه شنبه, ۵ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۴۴ ب.ظ

طلبه ی جوان با صدای سوزناکش در تمام طول راه، روضه می خواند. اربعین بود و زائران امام حسین(ع) از دور و نزدیک راهی حرم شده بودند. مقدس اردبیلی و طلبه هایش هم برای زیارت به کربلا آمده بودند. بر در حرم که رسیدند، استاد رو به طلبه ها کرد و  گفت: بیایید داخل نرویم تا زائرانی که از راه دور آمده اند بتوانند، زیارت کنند، ما همین جا عزاداری می کنیم. استاد سری چرخاند تا طلبه ی روضه خوان را پیدا کند تا برایشان زیارت اربعین و روضه بخواند، اما جوان در آن سیل جمعیت از آنها فاصله گرفته بود و پیدایش نکردند.

در همین لحظه، مردی عرب، راه را شکافت و از میان جمعیت خود را به مقدس اردبیلی رساند و گفت: ملا احمد مقدس اردبیلی می خواهی چه کنی؟

مقدس جواب داد: می خواهم زیارت اربعین بخوانم.

مرد گفت: بلندتر بخوان من هم گوش کنم .