بر مدار عشق: خونی که بر زمین کربلا ننشست
وداع امام با شیرخواره(علیه السلام)
اصفهانی و طبری و دیگران گزارش کردهاند: که امام حسین(علیه السلام) از حیات خود مأیوس شده بود.(1)(یعنی میدانست که دیگر آخر عمرش است) آن حضرت به سوی خیمهگاه بازگشت و آل ابیطالب همگی به شهادت رسیده بودند. آن حضرت در برابر خیمهها نشست (2) تا قدری بیاساید. طفل خود - علی- را طلب کرد تا با او وداع کند. خواهرشان حضرت زینب (سلام الله علیها) آن شیرخواره را در دست گرفت و در دامان امام نهاد. امام او را در دامن خود نشانید و بوسید.(3) پس از آن فرمود: بعدا لهولاء القوم اذا کان جدک مصطفی خصمهم(4)؛ این قوم از رحمت الهی دور باشند، هنگامی که جدت مصطفی دشمن آنها باشد» سپس امام، علی را به سوی قوم آورده و برای او طلب آب کردند.
شهادت علی اصغر(علیه السلام)
امام به علی اصغر مینگریست که ناگاه تیری به گلوی علی نشست و او را ذبح کرد.(5) در این هنگام «حرمله بن کاهل اسدی» با تیری علی را نشانه گرفت و او در دست امام ذبح شد. آن حضرت دست خود را زیر گلوی او گرفت، دستش پر از خون شد و آن را به جانب آسمان پاشید.(6)
امام باقر(علیه السلام) فرمودند: هرگز قطرهای از آن خون به زمین نریخت.»(7)
سید بن طاووس اینگونه گزارش کرد: امام حسین(علیه السلام) طفل را از دست خواهرش زینب گرفت و جلو آمد تا او را ببوسد که ناگاه تیری آمد و کودک را ذبح کرد. علی را به دست خواهر داد و فرمود: «او را بگیر»، سپس خونها را به آسمان پاشید و با خداوند سخن گفت.(8)
حوادث پس از شهادت علی اصغر (علیه السلام)
سپس امام حسین (علیه السلام) فرمود:«هوّن بی، ما نزل بی انّه بعین الله(9)؛ پروردگارا هر چه بر سر من میآید، در برابر چشمان توست؛ از این رو (همگی) بر من آسان است.» سپس ادامه دادند: «پروردگارا اگر یاریات از آسمان را از ما دریغ داشتی پس آن (نصر و یاری) را برای کسی (مهدی) که از ما بهتر است قرار ده، و انتقام ما را از این ستمکاران بگیر. و آنچه بر ما میگذرد ذخیره آخرتمان قرار ده.»(10)
و نیز گزارش شده که امام(علیه السلام) به درگاه خداوند چنین عرض کرد: «پروردگارا! تو شاهد بر قومی هستی که آنها شبیهترین مردم به رسول تو محمد(صلی الله علیه و آله) را کشتهاند»(11) به دنبال این سخنان امام بود، که ندایی شنیده شد: دعه یا حسین فانّ له مرضعاً فی الجنه(12)؛ ای حسین! علی را واگذار، او در بهشت دایهای خواهد داشت» پس از آن امام، علی را از اسب پایین آورد و برای او با شمشیر، قبری حفر فرمود و بدن کوچکش را دفن کرد. بدن کودک، غرق در خون شده بود. امام بر او نماز گزارد.(13) و نیز گفته شده که او را در کنار سایر شهیدان اهل بیت نهاد.(14)
اولین روز است بی گهواره میگردی علی
یک شبه مادر برای خود شدی مردی علی
آخرین باری که بستم بند این قنداق را
در دلم افتاد دیگر برنمی گردی علی
بیشتر شرمنده می سازی پدر را گریه کن
بس کن این لبخند اشکم را در آوردی علی
زانویت را جمع کردی بس که پیچیدی به تیر
دست ها را جمع کردی بس که پر دردی علی
باز کن از ساقه ی این تیر انگشتان خود
نیست هم بازی تو ، بیچاره ام کردی علی
بی تعادل هستی و ماتم چگونه با سرت
حجم تیر حرمله را تاب آوردی علی
میزنی لبخند پیدا می شود سرهای تیر
عاقبت دندان شیری هم در آوردی علی
پینوشتها:
1- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص448 .
2- الارشاد، ج 2، ص 108 .
3- اللهوف، ص 50 .
4- بحارالانوار، ج45، ص46؛ مقاتل الحسین خوارزمی، ج2، ص32 .
5- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص448؛ مقاتل الطالبیین، ص 90 .
6- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 32 .
7- عن الباقر(ع):«انه لم تقع من ذلک الدّم قطره الی الارض». الملهوف علی قتلی الطفوف، ص 169؛ اللهوف، ص 59، بحارالانوار، ج45، ص 46؛ مثیرالاحزان، ص 70 .
8- اللهوف، ص 50.
9- انه بعینک یا ارحم الرّاحمین. اللهوف، ص 50؛ الملهوف علی قتلی الطفوف، ص 169 .
10- مثیرالاحزان، ص 70؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 32، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص448 .
11- المنتخب للطریحی، ص 431 .
12- تذکره الخواص، ص 252 .
13- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 32 .
14- الارشاد، ج 2، ص 108؛ مثیرالاحزان، ص 70.
برگرفته از کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیهماالسلام، استاد مرتضی آقا تهرانی
از روز ازل ریزه خور خوان حسینم
ما نسل به نسل جز محبان حسینیم
هر دیده ما بهر غمش اشک فشان است
ما گریه کن گریه طفلان حسینیم