یادداشت ویژه: فرصتى نمانده!
برخى از نشریات گویى فرض را بر این گذاشته اند که جوانان فقط جویاى سرگرمى، تنوع یا چیزى براى پر کردن اوقات فراغت همراه با چاشنى مختصرى از مطالب علمى روزند، از اینرو تبدیل شده اند به کشکولى که انواع تنقلات را با خود حمل میکنند، تا جوانان را سرگرم نمایند، اما، وقتى به عمرکوتاهى که هیج ضمانتى براى ادامهی حتى یک ساعتش نیست فکر میکنم و حوادث، خطراتى که در همین مدت کوتاه سر راه آدمى قرار میگیرد به خود می گویم:
مگر مى شود بدون آمادگى منتظر وقوع حادثه شد!؟ مگر مى شود در اوج قدرت ذهنى و جسمى جوانى از آنچه که در جهان پیرامون می گذرد غافل بود؟ مگر مى شود چشم و گوش بسته به دنیا آمد و چشم و گوش بسته از دنیا رفت؟ مگر مى توان سرمایه بزرگ جوانى را در میان سرگرمى، تنوع و تفنن رهاکرد؟ این چه محبتى است که ما و امثال ما داریم؟