تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« در هر مرتبه هستید،تقوا داشته باشید.آگاه باشید که فقر نوعی بلا است و سخت تر از تنگ دستی بیماری تن و سخت تر از بیماری تن بیماری قلب است . آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است.
(نهج البلاغه؛حکمت 388)»

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۲۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

عصیانگر(قسمت سوم)

پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۸ ب.ظ

چگونگی گفتگوی شیطان با خداوند متعال

همانطور که می دانیم خداوند پس از دستور سجده بر آدم با شیطان سخن گفت و شیطان نیز با خدا حرف زد. سوال اینجاست که چگونه شیطان با خدا سخن می گفته؟ مگر به او وحی می شده؟

پاسخ این است که، وحی مخصوص پیامبران و انبیاء است و لی خداوند می تواند با صالحان مثل حضرت مریم(س) و مادر حضرت موسی، و ناصالحان مثل شیطان  از طریق الهام درونی سخن بگوید یا حتی به وسیله ی فرشتگان این پیغام را برساند.

شیطان پس از رانده شدن از درگاه الهی به تهدید انسان نزد خدای متعال پرداخت من جمله:

1-   از بندگان تو نصیب معینی خواهم گرفت. ( او فهمید که قدرت گمراه کردن تمام بندگان خدا را ندارد و فقط افراد هوس باز که در ایمان سست هستند در برابر او تسلیم می شوند.)

2-      آنها را گمراه می کنم

3-      با آرزوهای دور و دراز و رنگارنگ آنها را سرگرم می کنم

عصیانگر(قسمت دوم) : شیطان از منظر خودش

پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۵۸ ق.ظ

محمد صوفی گفته است: یک روز شیطان را دیدم. او از من پرسید: تو کیستی؟ گفتم: من فرزند آدم ابوالبشرم! گفت: لا اله الّا الله. شما عجب قوم دروغگویی هستید.

زیرا ادعا می کنید، خدا را دوست دارید اما از او نافرمانی کرده معصیتش را به جا می آورید، و از طرفی می گویید با شیطان دشمن هستیم! اما از او اطاعت و فرمانبرداری می کنید. من گفتم: تو کیستی؟ گفت: من صاحب اسمائی پر آوازه ، نامی بزرگ ، طبلی عظیم و پر صدا هستم.

من قاتل هابیل، همسفر نوح در کشتی به روی آب (و غرق کننده ی قوم نوح)، قاتل و کشنده شتر حضرت صالح: برپا کننده آتش نمرودیان بر علیه حضرت ابراهیم، طراح قتل حضرت یحیی، غرق کننده قوم فرعون، مخترع سحر و جادو در مقابل معجزه حضرت موسی، و مسبب عجله و شتابزدگی قوم بنی اسرائیل بودم وقتی حضرت موسی بعد از  نجات قومش از دست فرعون به کوه طور رفت، زود تصمیم گرفته و خدا پرستی را رها کردند و به گوساله پرستی روی آوردند. من صاحب اره، آلت قتل حضرت زکریا بودم که  وقتی او در میان درخت پنهان شده بود مردم او را با درخت به دو نیم کردند..... من امام منافقین و هلاک کننده ی اولین و گمراه کننده ی آخرین فرزندان ادم هستم. من پیرو بزرگ منافقان و رکن و رئیس قاسطین (ستمگران) و سایه ی مارقین (جاهل ها و احمق ها) هستم. من ابو مره (شیطان) مخلوقی از آتش هستم نه از خاک.1

 

یادداشت ویژه: اندکی سکوت، اندکی فکر

يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۵ ب.ظ

خبر، خبر، حرف و باز هم حرف. شاید بتوان کلید واژه عصر جدید را «حرف» انتخاب کرد. عصری که در آن پرگویی باب است و از هر سو صدایی توسط رسانه ای بلند است که «بگویید و بگویید.»

اگر تا همین چند ده سال پیش تصور اینکه هر فردی بتواند به طور برای خود رسانه ای داشته باشد امری محال و دور از ذهن بود، اما امروز با وجود انواع رسانه ها و شبکه های اجتماعی هر فرد می تواند حتی کوچکترین اتفاق شخصی اش را نیز در معرض دید میلیونها فرد قرار دهد.

در این عصر که آن را عصر اطلاعات می نامند، شاید خودمان را عالم تر و آگاه تر از هر دوره ای بدانیم، عصری که در آن آنقدر مطالب و اطلاعات وجود دارد که کارشناسان رسانه، برایش واژه «اضافه بار اطلاعاتی» را استفاده می کنند. شاید بپرسیم که این اضافه بار اطلاعاتی بالاخره خوب است یا بد؟

حرف حساب: به کار مردم برس!

چهارشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۵۷ ب.ظ

مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی در جایی می گفت:

من پنجاه سال است که دارم اسلام می خوانم، بگذار خلاصه اش را برایت بگویم: واجباتت را انجام بده، به جای مستحبات، تا می توانی به کار مردم برس. کار مردم را راه بیانداز، اگر قیامت کسی از تو سوال کرد، بگو فاضل گفته بود!

منجی جهان (قسمت اول)

دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۴۱ ب.ظ

تولد بود. ولی همه جا تاریک بود. نه چراغی نه شمعی و نه شیرینی! هیچ کس نمی دانست او حقیقتا کیست. تنها از لبخند مادرش می شد فهمید که تولد نوزادی است، نورانی.  مادرش ... بانویی از تبار پاکان، یک اسیر رومی. نواده ای از حواریون!اسیری که آزاد شد بدست عالی ترین مرد زمانه اش!

مرد به غلامش گفت برو و بخر به هر قیمتی که شد؛ که ارزش او را با درهم و دینار نمی توان  اندازه گرفت. این کیسه را بگیر بیش از این نمی خواهند از تو. غلام رفت و همان شد که مرد گفته بود. او را خرید... زن منتظرش بود! بهترین کنیز و والاترین بانو! بانو می دانست او کیست! خوابش را دیده بود... آنچنان عاشق شده بود که خواب و خوراک نداشت!

عصیانگر (قسمت اول)

دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۲۳ ب.ظ


کلمه ی شیطان از ماده ی « شطن» به معنی  «پست و خبیث» است و شیطان به موجود سرکشی گفته می شود که یا انسان است یا جن یا جنبندگان دیگر، و به معنی روح شریر و دور از حق، نیز آمده است.

باید توجه داشت که شیطان یک اسم عام (جنس) است و به هر موجود موذی و منحرف کننده و طاغی چه انسان و چه غیر انسان اطلاق می شود . ولی ابلیس اسم خاص می باشد.

درباره ی اینکه چهره ی واقعی شیطان چگونه است نظر های زیادی وجود دارد. به نقل از دایرة المعارف بزرگ اسلامی شیطان این گونه است:

« ابلیس هنگام هبوط به زمین هیاتی شگفت داشت. گفته اند: یک چشم بود دستاری که دنباله ی آن به چانه اش هم نمی رسید بر سر داشت، و یک چکمه بیشتر به پایش نبود.

نطق انتخاباتی مقام معظم رهبری در سال 1364

چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۴۱ ب.ظ

امام خامنه ای

سال 1360، بعد از فرار بنی صدر و پس از مدت کوتاهی که شهید رجایی رئیس‌جمهور هستند، مردم، در انتخاباتی بی‌نظیر، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را به‌عنوان منتخب ملت، به سمت ریاست جمهوری برمی‌گزینند. بعد از چهارسال، حالا نوبت انتخاب رئیس جمهور بعدی رسیده. طبق قانون، برای نطق انتخاباتی هر کدام از کاندیداهای ریاست جمهوری، مدت زمانی مشخص در تلویزیون و رادیو معلوم شده است. چهاردهم مرداد 1364، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نطق انتخاباتی خود را در تلویزیون ایراد می‌کنند.

براى حضرت ایلیا

دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۱۸ ب.ظ


در کتب مقدس و از جمله انجیل بارها از حضرت «ایلیا» یاد شده است. گاهى او را «آلیا» یا «ایلى‏» گفته‏ اند. این اسم در کتابهایى آمده است که قدمتى بسیار پیشتر از اسلام دارند; یعنى قبل از تکامل زبان عربى و به وجود آمدن حرفى مثل «ع‏». با این توضیح، اگر اول: آلیا، ایلیا و ایلى به جاى الف حرف ع بگذاریم مى‏ شود: عالیا، عیلیا و عیلى.

حالا دیگر حضرت ایلیا را مى ‏شناسید. او آشناى دلهاى ماست. حضرت على، علیه ‏السلام، جانشین پیامبر و پدر یازده معصوم است. او کسى است که دیوار کعبه به خاطر تولدش شکافته شد. کسى که در سیاهى شب با کوله بارى بر دوش به دستگیرى و کمک فقرا مى ‏رفت. او کسى است که شیر خدا و حیدر کرار بود و به نیروى الهى در خیبر را از جا کند.

در این مطلب به شرح ماجراهاى شگفت‏ انگیز و شیرین درباره او از زمانهایى دور پرداخته شده، زمانهایى که او را با نام «ایلیا» مى ‏شناختند.

اینک آخرالزمان: رباخواری، مجاز می شود

دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۳۹ ب.ظ

آیا تا به حال برایتان پیش آمده که وقتی مثلاً در مناطق بالای شهرتان، خصوصاً در شهر های بزرگ، در حال تردد هستید، احساس قدم زدن در بهشت بهتان دست داده باشد و وقتی کمی آن طرف تر درست در همان شهر، در مناطق جنوبی تر و پایین آن شهر راه می روید، از شدت تنفس در دود و دم و دیدن فقرا و معتادین و ... حالتان بد شده باشد؟

به نظرتان این همه تبعیض و دودستگی و تفاوت میان فقیر و غنی از کجا آب می خورد؟

از این موضوع زیاد تعجب نکنید، این از اقتضائات زمانه ی ما، یعنی روزهای آخر الزمان است. رواج کارهایی مانند ربا، رشوه و بهره های بی حد و اندازه و ... که از گناهان کبیره اند، از علل عمده ی این تفاوت هاست.

داستان و حکایت: کلاه شیطان

دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۳۶ ب.ظ

رسول خدا( صلی الله علیه و آله) فرمود: شیطان  به نزد موسی (علیه السلام )  آمددر حالی که  کلاه دراز رنگارنگی به سر داشت، کلاهش را برداشت و خدمت موسی (علیه السلام) ایستاد و به او سلام کرد.

موسی(علیه السلام) گفت: تو کیستی؟

گفت: من شیطانم.

موسی(علیه السلام)  گفت: شیطان توئی؟! خدا آواره ات کند

شیطان گفت: من آمده ام بخاطر منزلتی که نزد خداوند داری  به تو سلام کنم

موسی علیه السلام به او فرمود: این کلاه چیست؟

گفت: به وسیله این کلاه دل آدمیزاد را می ربایم (گویا رنگ های مختلف کلاه نمودار شهوات و زینت های دنیا و عقاید فاسد و ادیان باطل بوده است).