آن پنج نور مقدس...
در کتاب ادریس آمده: روزی حضرت ادریس پیامبر، به یاران خود رو کرد و گفت: روزی فرزندان آدم در محضر او پیرامون بهترین مخلوقات خدا به گفتگو پرداختند، بعضی گفتند: او پدر ما آدم است، چرا که خدا او را با دست مرحمت خود آفرید و روح منسوب به خود را در او دمید و به فرمان او فرشتگان به عنوان تجلیل از مقام آدم او را سجده کردند و آدم را معلم فرشتگان خواند و او را خلیفه ی خود در زمین قرار داد و اطاعت از او را بر مردم واجب نمود.
جمعی گفنتد: نه، بلکه بهترین مخلوق خداوند فرشتگانند که هرگز نافرمانی از خدا نمی کنند، و همواره در اطاعت خدا به سر می برند. در حالی که حضرت آدم و همسرش بر اثر ترک اولی از بهشت اخراج شدند. گرچه خداوند توبه ی آنان را پذیرفت و آنان را هدایت کرد و به ایشان و فرزندان با ایمانشان وعده ی بهشت داد. گروه سوم گفتند: بهترین مخلوق خدا جبرئیل است که در درگاه خدا امین وحی می باشد. گروه دیگر سخن دیگر گفتند. گفتگو به درازا کشید تا اینکه حضرت آدم در آن مجلس حاضر شد و پس از اطلاع از ماجرا، چنین فرمود:
ای فرزندانم! آن طور که شما فکر می کنید نادرست است. هنگامی که خداوند مرا آفرید و روحش را در من دمید، بلند شده و نشستم. همینطور که به عرش خدا می نگریستم، ناگهان پنج نور بسیار درخشان را دیدم. غرق در پرتو انوار آنها شدم و از خداوند پرسیدم این پنج نور کیستند؟ خداوند فرمود:" این پنج نور، نورهای اشرف مخلوقات، باب ها و واسطه های رحمت من هستند. اگر آنها نبودند، تو و آسمان و زمین، بهشت و دوزخ، خورشید و ماه را نمی آفریدم."
پرسیدم: خدایا! نام
اینها چیست؟ فرمود: به عرش بنگر. وقتی به عرش نگاه کردم، این نامها را مشاهده
نمودم: بارقلیطا، ایلیا، طیطه، شبر و شبیر(که به زبان سریانی است یعنی محمد، علی،
فاطمه، حسن و حسین). بنابراین برترین مخلوقات این پنج تن هستند.
1ـ کتاب ادریس در سال1895 میلادی در لندن به زبان سریانی چاپ شده است و روایت فوق در صفحه 514و515 آن آمده است.
منبع: علیٌ و الحاکمون، تألیف استاد دکتر محمد صادقی، ص53 به نقل از کتاب قصه های فرآن نوشته ی اقای محمد محمدی اشتهاردی