تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« در هر مرتبه هستید،تقوا داشته باشید.آگاه باشید که فقر نوعی بلا است و سخت تر از تنگ دستی بیماری تن و سخت تر از بیماری تن بیماری قلب است . آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است.
(نهج البلاغه؛حکمت 388)»

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عصیانگر» ثبت شده است

عصیانگر(قسمت چهارم،پایانی)

پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۵۱ ب.ظ

آدم (ع) وقتی از درخت ممنوعه خورد، و با خدا مخالفت کرد، بعد از آن متوجه خلاف خود شد و اقرار کرد که او و همسرش اشتباه کرده اند . و به خدا عرض کردند: « ربنا ظلمنا انفسنا...» ( خدایا ما دو نفر بر خود ظلم کرده ایم اگر لطف و بزرگواری تو ما را نبخشد، قطعاً از زیان کاران خواهیم بود.)1

چرا آدم با این که گناه کرد طرد نشد؟

علت بدبختی و بد فرجامی شیطان 5 چیز است در حالی که همان ها باعث خوش بختی حضرت آدم شد.

خویش را مجرم و مجرم گو مترس                   تا نـدزدد از تـو آن استاد درس

از پدر آموز ای روشـــــن جبـــــین                   ربنا گفـت و ظلمنا پیش از این

نه بهانه کرد و نه تزویر ساخــــــت                  نه لوای مکر و حیلت برفراخت

اما شیطان به گناهان خود اعتراف نکرد و خود را مجرم و گناهکار نمی دانست، و همین باعث بیچارگی او شد.

عصیانگر(قسمت سوم)

پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۸ ب.ظ

چگونگی گفتگوی شیطان با خداوند متعال

همانطور که می دانیم خداوند پس از دستور سجده بر آدم با شیطان سخن گفت و شیطان نیز با خدا حرف زد. سوال اینجاست که چگونه شیطان با خدا سخن می گفته؟ مگر به او وحی می شده؟

پاسخ این است که، وحی مخصوص پیامبران و انبیاء است و لی خداوند می تواند با صالحان مثل حضرت مریم(س) و مادر حضرت موسی، و ناصالحان مثل شیطان  از طریق الهام درونی سخن بگوید یا حتی به وسیله ی فرشتگان این پیغام را برساند.

شیطان پس از رانده شدن از درگاه الهی به تهدید انسان نزد خدای متعال پرداخت من جمله:

1-   از بندگان تو نصیب معینی خواهم گرفت. ( او فهمید که قدرت گمراه کردن تمام بندگان خدا را ندارد و فقط افراد هوس باز که در ایمان سست هستند در برابر او تسلیم می شوند.)

2-      آنها را گمراه می کنم

3-      با آرزوهای دور و دراز و رنگارنگ آنها را سرگرم می کنم

عصیانگر(قسمت دوم) : شیطان از منظر خودش

پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۵۸ ق.ظ

محمد صوفی گفته است: یک روز شیطان را دیدم. او از من پرسید: تو کیستی؟ گفتم: من فرزند آدم ابوالبشرم! گفت: لا اله الّا الله. شما عجب قوم دروغگویی هستید.

زیرا ادعا می کنید، خدا را دوست دارید اما از او نافرمانی کرده معصیتش را به جا می آورید، و از طرفی می گویید با شیطان دشمن هستیم! اما از او اطاعت و فرمانبرداری می کنید. من گفتم: تو کیستی؟ گفت: من صاحب اسمائی پر آوازه ، نامی بزرگ ، طبلی عظیم و پر صدا هستم.

من قاتل هابیل، همسفر نوح در کشتی به روی آب (و غرق کننده ی قوم نوح)، قاتل و کشنده شتر حضرت صالح: برپا کننده آتش نمرودیان بر علیه حضرت ابراهیم، طراح قتل حضرت یحیی، غرق کننده قوم فرعون، مخترع سحر و جادو در مقابل معجزه حضرت موسی، و مسبب عجله و شتابزدگی قوم بنی اسرائیل بودم وقتی حضرت موسی بعد از  نجات قومش از دست فرعون به کوه طور رفت، زود تصمیم گرفته و خدا پرستی را رها کردند و به گوساله پرستی روی آوردند. من صاحب اره، آلت قتل حضرت زکریا بودم که  وقتی او در میان درخت پنهان شده بود مردم او را با درخت به دو نیم کردند..... من امام منافقین و هلاک کننده ی اولین و گمراه کننده ی آخرین فرزندان ادم هستم. من پیرو بزرگ منافقان و رکن و رئیس قاسطین (ستمگران) و سایه ی مارقین (جاهل ها و احمق ها) هستم. من ابو مره (شیطان) مخلوقی از آتش هستم نه از خاک.1

 

عصیانگر (قسمت اول)

دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۲۳ ب.ظ


کلمه ی شیطان از ماده ی « شطن» به معنی  «پست و خبیث» است و شیطان به موجود سرکشی گفته می شود که یا انسان است یا جن یا جنبندگان دیگر، و به معنی روح شریر و دور از حق، نیز آمده است.

باید توجه داشت که شیطان یک اسم عام (جنس) است و به هر موجود موذی و منحرف کننده و طاغی چه انسان و چه غیر انسان اطلاق می شود . ولی ابلیس اسم خاص می باشد.

درباره ی اینکه چهره ی واقعی شیطان چگونه است نظر های زیادی وجود دارد. به نقل از دایرة المعارف بزرگ اسلامی شیطان این گونه است:

« ابلیس هنگام هبوط به زمین هیاتی شگفت داشت. گفته اند: یک چشم بود دستاری که دنباله ی آن به چانه اش هم نمی رسید بر سر داشت، و یک چکمه بیشتر به پایش نبود.