تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« (فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا ۗ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ )»

تـــــقــوای دل

« در هر مرتبه هستید،تقوا داشته باشید.آگاه باشید که فقر نوعی بلا است و سخت تر از تنگ دستی بیماری تن و سخت تر از بیماری تن بیماری قلب است . آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است.
(نهج البلاغه؛حکمت 388)»

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۲۲۴ مطلب توسط «احمدرضا کمیلی» ثبت شده است

پس از این خیری در حیات نیست...

دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۱۶ ب.ظ

امام روز دوشنبه،بیست و یکم ذی حجة الحرام در این منزل فرود آمدند.اینجا شن زاری بین ثعلبیة و خزیمیة و در مسیر حاجیان کوفه به مکه قرار گرفته  است.(1)

در این محل بود که امام نزدیکی خیمه  « زهیر بن قین بجلی » خیمه خود را برافراشتند .پس از آن امام او را به راه حق دعوت کردند و او به سوی امام راه یافت . در«زرود» نیز خبر شهادت جناب «مسلم بن عقیل» و «هانی بن عروه» به امام رسید . پس از آن ، امام این آیه را تلاوت می فرمود : « انا لله و انا الیه راجعون» ؛ و از خداوند برای  مسلم  درخواست مغفرت می کرد.

امام سخت گریست و هاشمیان و زن ها نیز گریستند . دو نفر از همراهان امام به نام های «عبدالله بن سلیم اسدی» و «منذر بن مشعل اسدی» امام را سوگند دادند که به کوفه نرود ؛ چرا که در آنجا یاوری ندارند .دربرابر این درخواست ، آل عقیل از امام خواستند برای انتقام برادرشان (به سوی کوفه) حرکت کنند .امام فرمود :«عزیزان پس از این خیری در حیات نیست».

پس کیست بر شهدا بعد از این زمان بگرید...

دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۱۱ ب.ظ

محلی است که به « خزیمیة بن خازم» نسبت داده شده، در حالی که حاجیان شهر کوفه از این محل عبور می کرده اند. امام و یاران یک روز و یک شب در این محل اقامت کردند. بنابراین، امام روز و شب شنبه،نوزدهم ذی حجه الحرام را در این محل گذراندند. هنگام صبح حضرت زینب(س) به خدمت امام آمد و عرضه داشت: « ای برادر، از هاتفی بشنیدم که اینگونه می سرود:

الا یا عین فاحتفلی بجهدی

و من یبکی علی الشهداء بعدی

علی قوم تسوقهم المنایا

بمقدار الی انجاز وعدی

آگاه باشید، ای چشم ها! با تمام تلاش خود پر شوید، پس کیست بر شهدا بعد از این زمان بگرید؟ شهدا آن گروهی هستند که به سوی مرگ در حال رفتن اند، به اندازه ای که به وعده ام وفا کرده باشم بیش نیست».

امام در پاسخ فرمودند:« یا اختاه، کل الذی قضی فهو کائن ای خواهرم، هرچه قضای الهی باشد، همان به انجام می رسد.»

کاروان عشق: منزل نهم؛اجفر

دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۰۷ ب.ظ

پنج شنبه هفدهم ذی حجه کاروان حسین(ع) در «اجفُر» بار به زمین نهاد. در قاموس آمده اینجا مکانی بین «فید» و «خزیمیه» است.(1) در این محل آب به سوی محل سکونت عرب در جریان بود. درباره ملاقات امام با « عبدالله بن مطیع عدوی» در تاریخ اختلاف است.

در لسان المورخین آورده اند اینجا بین «عبدالله بن ابی مطیع» و حضرت اباعبدالله الحسین(ع) دیداری بود ولی پیش از این آمد که در راه مکه و مدینه یا نزدیک به مکه ملاقاتی صورت گرفته است. طبری و محدث قمی در «نفس المهموم» محل ملاقات را اینجا دانسته اند. شاید هم «عبدالله بن مطیع» غیر از «عبدالله بن ابی مطیع» باشد. (2) «عبدالله» چون در این محل امام را زیارت کرد و از سفر امام به عراق اطلاع یافت حضرت را به خدا و حرمت اسلام قسم داد که از این سفر صرف نظر کند. هنوز از امام پاسخی نگرفته بود که بار دیگر امام را به حرمت قریش و عرب قسم داد که از این سفر دست بر دارد. سپس دلیل اصرار خود را این گونه بیان داشت: « اگر از بنی امیه آن چه در دست دارند، طلب کنی به خدا سوگند تو را می کشند و اگر چنین شد بعد از شما هیچ کس حرمتی نخواهد داشت.» امام درخواست او را نادیده گرفت و به حرکت خود ادامه داد. (3)

کاروان عشق: منزل هشتم؛فید

دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۰۱ ب.ظ

 روز چهارشنبه؛ شانزدهم ذی حجه، امام (ع) به «فَید» آمدند.

آنجا شهری در نیمه راه مکه به کوفه بود که در وسط آن، قلعه ای با در آهنین قرار داشت که دور تا دور آن را دیوار فرا گرفته بود.اگر کاروانیان باری سنگین همراه می داشتند آن را در آن جا به امانت می نهادند تا حین بازگشت آن را باز پس گیرند.

مردم آنجا، آذوقه حیوانات در طول سال را تهیه می کردند تا به حاجیان بفروشند. (1)

کاروان عشق: منزل هفتم؛حاجر

شنبه, ۳ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۵۵ ب.ظ

روز سه شنبه، پانزدهم ذیحجه، امام در این منزل بار نهادند. اینجا منزلی بود که اهل بصره برای سفر به حج در آن سکنی می گزیدند. در این مکان بود که امام پاسخ نامه « مسلم بن عقیل» را خطاب به مردم کوفه توسط«قیس بن مسهر صیداوی» و برادر رضاعی شان «عبدالله یقطر» به کوفه فرستاد.(1)  متن نامه امام چنین است:

«به نام خداوند بخشنده مهربان، از حسین بن علی به برادران مسلمان و مومنش. سلام بر شما، پس من سپاس خدای را که جز او پروردگاری نیست به شما می رسانم. اما بعد، نامه مسلم بن عقیل به من رسید در حالی که مرا به خوش فکری شما مطلع ساخت و این که شما گرد او مبنای یاری ما و دریافت حق ما، اجتماع کرده اید. از خداوند می خواهم که برما خوش بخواهد و شما را به پاداش بزرگی نائل آرد. من به سوی شما از مکه روز سه شنبه، هشتم ذی حجه، روز ترویه ... رهسپار شده ام.هنگامی که فرستاده من به شما رسید به سوی او در امر حکومت بشتابید و در این امر جدّیت داشته باشید. من همین روز ها به (محل) شما فرود خواهم آمد و درود و رحمت خدا بر شما باد.» (۲)

دو سفیر امام ( قیس و عبدالله یقطر) در قادسیه توسط «حصین بن نمیر» دستگیر شدند.

کاروان عشق: منزل ششم؛ذات عرق

شنبه, ۳ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۵۰ ب.ظ

یکی از میقات های حجاج بیت الله الحرام، مرز بین «نجد» و «تهامه» است که آن را «ذات عرق» نامیده اند.

۱- امام و یارانشان در رو دوشنبه، چهاردهم ذیحجة در این محل فرود آمدند. علامه مجلسی از تاریخ الریاشی نقل کرد است:

«راوی گفت من حج بجای آورده بودم و یاران را رها کرده بودم... تا این که به خیمه هایی برافراشته رسیدم. در این هنگام سوال کردم: این سراپرده ها از آن کیست؟ گفتند: از آن حسین. گفتم: پسر علی و فاطمه؟ گفتند: آری. گفتم در کدام یک از این سراپرده ها هستند؟ آن را به من نشان دادند. جلو رفتم تا این که ناگاه حسین را در حال تکیه بر خیمه دیدم که مشغول مطالعه نوشته ای بود. سلام کردم و جواب داد. سپس گفتم: پدر و مادرم فدای شما، چرا در این بیابان خشک فرود آمدی که در آن زراعت و خویشی نیست؟ فرمود:« اینها نامه های اهل کوفه است در حالی که آنان قاتل من هستند. اگر چنین کنند ... و هتک حرمات الهی کنند کسی بر آنها برانگیخته خواهد شد که آن ها را می کشد.» (2)

کاروان عشق: منزل پنجم؛وادی صفراء

شنبه, ۳ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۴۴ ب.ظ


امام روز یکشنبه، سیزدهم ماه ذی حجه الحرام به این وادی (صفرا) رسید.

 ۱ - این وادی در ناحیه مدینه و دارای درختان خرمای فراوان و زارعت است. اینجا در مسیر حجاج بیت الله الحرام قرار گرفته، چشمه سارها و جویبارها در آن جریان دارد.

در این محل « مُجَمَّع بن زیاد»  و « عَبّاد بن مهاجر» (۲) همراه عده ای از اهالی مدینه (۳) به امام ملحق شدند و تا کربلا امام و یاران را همراهی کردند تا این که به شهادت رسیدند. (4)

کاروان عشق: منزل چهارم؛وادی عقیق

پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۱۴ ب.ظ

روز شنبه، دوازدهم ماه ذی حجه الحرام، امام حسین (ع) به این محل ( وادی عقیق) فرود آمدند.

۱- « شیخ جعفر بن نماء حلّی» می گوید: « پس از حرکت از صفاح، امام مسیر حرکت را تا وادی عقیق ادامه دادند».

۲- در این محل، چشمه و درختان خرما قرار دارد. از وادی عقیق تا مکه چهار منزل پیش نیست. ابن نما می گوید: در این محل بود که امام مردی از بنی اسد را ملاقات فرمود که اسم او « بِشر بن غالب» بود. امام درباره اهل کوفه از او پرسیدند و او گفت: « القلوب معک و السیوف مع بنی امیه. دل ها با شماست ولی شمشیرها با بنی امیه» آن حضرت فرمود: « صَدَقتَ با اخا بَنی اسَد. ای برادر بنی اسد، راست گفتی».3

کاروان عشق: منزل سوم؛صفاح

پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۰۸ ب.ظ

صفاح محلی بین «حُنَین» و «انصاب» حرم واقع شده است که زائر از آنجا به راحتی وارد مکه می شود.

امام (ع) روز جمعه، یازدهم ذی حجه به این محل رسید و با یاران فرود آمد(۱) آن حضرت در این محل با «فرزدق» شاعر، پسر «غالب» برخورد کرد(۲) و درباره مردم کوفه از او سوال فرمود. او در پاسخ گفت:« دل های مردم با شماست، اما شمشیرهای آنها با بنی امیه است، و قضا به دست خدای تعالی است». امام گفتار او را تصدیق فرمود و اعلام داشت که به قضای الهی تن داده است.(۳) امام حسین (ع) با او خداحافظی کرد و از او جدا شد.  به نظر شیخ مفید از اینجا به بعد امام به سرعت تا « ذات عِرق» راه را طی کرد. (۴)

کاروان عشق: منزل دوم؛تنعیم

پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۰۲ ب.ظ

امام از مکه معظمه خارج شد و به همراه خانواده و برخی از دوستان به «ادنی الحل» رسید.

در دو فرسخی مکه، «تنعیم » در مسیر جاده مدینه قرار گرفته است.

اینجا را «تنعیم» می نامند، چون طرف راست این منطقه کوه «نعیم» و چپش کوه «ناعم» و این محل در وادی «نعیمان» قرار دارد.

در تنعیم، امام از کاروان یمن شترانی را برای اهل و عیال و یاران خود اجاره کرده و به آن کاروانیان فرمود: « هر که مایل است با ما به عراق آید کرایه مرکب راهش را می دهیم و همراهی او را خوش می داریم و هر که پاره ای از راه را با ما باشد به همان اندازه که همراه ما بیاید کرایه مرکبش را می پردازیم». پس از آن عده ای امام را همراهی کردند و عده ای جدا شدند(۱)  در این محل بود که نامه « عبدالله بن جعفر» توسط دو فرزندش «عون» و « محمد» و نامه « عمرو بن سعید بن العاص» توسط «یحیی بن سعید» والی مکه به امام رسید که آن حضرت هردو را پاسخ دادند.(۲)

کاروان عشق: منزل اول؛ابطح

پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۵۷ ب.ظ

هنگامی که امام نامه مسلم را دریافت کرد، عزم خروج از مکه کرد و به سوی عراق رهسپار شد. بنابراین، در جمع یاران در شب هشتم ذیحجه الحرام، خطبه ای این گونه انشاد فرمود:

«حمد و سپاس برای خداست، و هرچه که خدا بخواهد (به وقوع خواهد پیوست)، نیرو و قدرتی نیست، مگر برای خداوند، درود و سلام خدا بر رسولش باد. مرگ بر فرزند آدم چون خط گردنبند به گردن دختران نوشته شده است.

شوق دیدار گذشتگانم چون علاقه یعقوب به یوسف حزن را از دلم می زداید. خدای تعالی محل شهادتی را بر من اختیار کرده است که آن را ملاقات خواهم کرد. گویا می بینم که وحشیان بیابانی بند بند مرا بین نواویس و کربلا از هم گسسته اند. پس آن ها شکم های خالی و گرسنه خویش را از من پر خواهند کرد. آری فراری نیست از آن چه قلم (خداوندی) بر آن رفته است.

چگونه گناه نکنیم( قسمت دوم)

پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۴۸ ب.ظ

در مقاله شماره یک، به یکی از روشهای اصلی شیطان برای گمراه ساختن انسان یعنی القای وحی شیطانی  اشاره کردیم و یادآور شدیم با وجود این که شیطان دشمنی آشکار برای انسان است و بر گمراه ساختن او، قسم یاد کرده است، اما در پازل خداوند تعریف شده و اسباب امتحان بندگان و جداساختن سره از ناسره را فراهم می آورد. در این شماره، قصد داریم، به دو روش دیگر شیطان برای گمراه ساختن انسان و دور کردن او از هدف اصلی اشاره نماییم.

 وسوسه

روش دیگر گمراه ساختن انسان توسط شیطان،  وسوسه می باشد. وسوسه، صدای بسیار ضعیفی که همراه خود شر می آورد. شیطان وسوسه کننده است و خود انسان، عامل به آن است. در اصل، شیطان با تحریک نفس انسان، به وسوسه آن میپردازد. از این روست که برخی، حمله شیطان را قبول ندارند؛ زیرا شیطان به نفس انسان پیشنهاد میدهد و برخی گمان میکنند این ایده و فکر، از سوی خود آنها بوده و تمایل ایستادگی در برابر خود را ندارند.